با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید
4 شهریور 1397
ارسال شده توسط ایران تد اکس
2.1k بازدید
با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید
با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید
انگیزه شما برای کسب و کارتان چقدر است؟؟
چگونه کارآفرینی بین المللی باشیم ؟
چه مواردی ذهن ما را بری رسیدن به موفقیت محدود می کند ؟
روزانه هزاران ایده به ذهن ما می رسد و خیلی از این ایده ها متحول کننده و تاثیرگذار هستند اما به جای عملی کردن به سادگی از کنار آن ها میگذریم.کشف توانایی و استعدادها ، باور به خود و ایده ها توی هر سن و شرایطی می تواند عامل تحول و رشد کسب و کاری جهانی باشد .
سخنران : مایا پن Maya Penn
متن فیلم :
پیشخدمت: میتونم کمکی بهتون کنم، آقا؟
مشتری: آه، بگذارین ببینم.
پیشخدمت: خطای ثبت نامی داغ شده در ماهیتابه رو با آب عالیترین دادههای فاسد شده نان بریوش دوتایی، ساندویجهای حافظه فیترهای کانفیکر( کرم رایانه)، و سالاد اسکریپت نویسی با یا بدون سس چندریختی، و کباب گریل کد شده داریم.
مشتری: یک ساندویج حافظه میخوام و یک لیوان از بهترین نوشیدنیهای کد ۳۹ .
پیشخدمت: دسر هم میل دارید، قربان؟ دسر مخصوص مون کلوچه ردگیریه.
مشتری: من یکمی از این کلوچههای ردگیریه زامبیها رو میخوام، متشکرم.
پیشخدمت: الان آماده میشه، قربان. غذاتون خیلی زود سرو میشه.
(تشویق حضار)
مایا پن: از وقتى که تونستم مداد شمعى دستم بگیرم طراحى کردم، و کتابچههای انیمیشن متحرک رو میساختم از وقتی سه سالم بود. تو اون سن، همینطور یاد گرفتم که انیماتور چیه. برنامهاى تو تلویزیون بود درباره شغلهایى که اکثر بچه ها دربارهش نمىدونستند. وقتى فهمیدم که یک انیماتور کارتونهایى رو مىساخت که تو تلویزیون مىدیدم. فوراً گفتم، ” چیزى بود که میخواستم باشم. ” نمیدونم این رو تو ذهنم گفتم یا بلند بلند، اما لحظه تعریف کننده بزرگی در زندگیم بود.
انیمیشن و هنر همواره عشق نخست من بوده. علاقهام به فناوری بود که جرقه ایده برای «ظرفهای بداندیش» رو زد. ویروسی تو کامپیوترم بود و سعی داشتم از شرش خلاص شوم، و یکهو، فکر کردم، چی میشد اگر ویروسها دنیای کوچک خودشون را درون کامپیوتر داشتند؟ شاید یک رستوران جاییکه با هم ملاقات میکنند و کارهای ویروسی انجام میدهند؟ و به این ترتیب « ظرفهای بداندیش» متولد شدند.
در سن چهار سالگی، بابا نشونم داد که چطور میتونستم قطعات یک کامپیوتر رو جدا کنم و دوباره اون رو سرهم کنم. که علاقهام برای فناوری شروع شد. اولین وب سایت خودم رو بصورت HTML ساختم، و الان دارم JavaScript و Python یاد میگیرم.
من همچنین روی یک سریال انیمیشن کار میکنم که «گرده افشانها» نام دارد. درباره زنبورها و دیگر گرده افشانها در محیط زیست ماست و اینکه چرا خیلی مهم هستند. اگر گیاهان از سوی این گرده افشانها گرده افشانی نکنند، همه این مخلوقات، از جمله خودمون، که به گیاهان وابستهاند، میمردند. بنابراین تصمیم گرفتم این مخلوقات باحال رو جمع کنم و یک تیم ابرقهرمان بسازم. (تشویق حضار) (پا کوبیدن) (موسیقی) (غرش) گرده افشان: جنگل زداها! باید میدونستم! باید بقیه گرده افشانها رو خبر کنم. (موسیقی)
متشکرم. (تشویق حضار)
همه انیمیشنهام با ایدههایی شروع میشوند، اما ایدهها چی هستند؟ ایدهها میتونند جرقه یک حرکتی رو بزنند. ایدهها فرصتها و نوآوریها هستند. ایدهها در حقیقت اون چیز هستند که باعث حرکت رو به جلو جهان میشوند. اگر ایدهها نبودند، الان به اونجایی که در فناوری، پزشکی، هنر، فرهنگ و اینکه حتی چطور زندگیمون رو کنیم، نمیرسیدیم. در سن هشت سالگی، ایدههام رو برداشتم و تجارت خودم رو شروع کردم که ایدههای مایا نامیده میشدند، و این ایدههای غیر آنتفاعی من، ایدههای مایا برای سیاره زمین بود. (خنده) و من پوشاک و زیورآلات دوستدار محیط زیست درست میکنم. الان ۱۳ سالمه، و با اینکه تجارتم رو در سال ۲۰۰۸ شروع کردم، سفر هنری من راهش رو قبل از اون شروع کرده بود. شدیدا تحت تاثیر هنر بودم، و میخواستم اون رو توهر کاری که میکردم دخالت بدم، حتی تو تجارتم. پارچههای مختلف رو از گوشه و کنار خونه پیدا میکردم، و می گفتم که:« این میتونه شال، یا کلاه باشه.» و من تمامی این ایدهها را برای طراحیها داشتم. متوجه شدم وقتی کارهای خودم رو تن میکردم، آدمها جلوم رو میگرفتند و بهم میگفتند، «وای، واقعا نازه. از کجا میتونم یکی مثل این بگیرم. و با خودم فکر کردم، میتونم تجارت خودم رو شروع کنم.
اونموقع هنوز تو سن هشت سالگی هیچ طرح تجاری نداشتم تنها میدونستم که میخوام کارهای زیبایی ارائه کنم که برای محیط زیست خطری نداشتند و میخواستم دین خودم را اعطا کنم. مامانم بهم یاد داد که چطور خیاطی کنم، و توی ایوان پشتی مینشستم و این سربندهای کوچیک رو از روبان درست میکردم، و قیمتها و اسم هر کدوم رو مینوشتم. شروع کردم به درست کردن چیزهای بیشتری مثل کلاه، شال و کیف. بزودی، شروع کردم به فروش تولیداتم به همه جای دنیا، و مشتریهایی از دانمارک، ایتالیا، استرالیا، کانادا و غیره داشتم.
اکنون، چیزهای زیادی درباره تجارتم داشتم که یاد بگیرم، مثل بازاریابی و برند سازی، این که با مشتریهام در ارتباط بمونم، و شاهد این باشم که چه چیزهایی بیشترین و کمترین میزان فروش رو داشتند. به زودی، تجارتم شروع کرد به اوج گرفتن. بعدش یک روز، مجله فوربس با من تماس گرفت، وقتی ده سالم بود. (خنده) میخواستند من و شرکتم رو توی مقالشون بیارند.
اکنون کلی آدم از من میپرسیدند که چرا تجارتت دوستار محیط زیست است؟ از وقتی که کوچولو بودم شور و اشتیاقم محافظت از محیط زیست و مخلوقاتش بود. والدینم از همون سن کم بهم یاد دادند که دِینم رو ادعا کنم و یک خدمتگذار خوب برای محیط زیست باشم. شنیدم که چطور رنگرزی در برخی پوشاک یا حتی روند ساختن محصولات برای انسان و گیاه مضر بود، بنابراین تحقیقات خودم را شروع کردم، و پی بردم که حتی بعد از اینکه رنگرزی کامل میشد، مساله ضایعاتی وجود داره که تاثیر منفی بر محیط زیست داره. برای مثال،آسیاب کردن مواد، یا از بین بردن مواد پودری خشک شده. این اقدامات هوا رو آلوده میکنه، و اون رو برای هرکس یاهر چیزی که استنشاق میکنه مسموم میکنه. بنابراین وقتی تجارتم رو شروع کردم، دو چیز رو میدونستم: کلیه محصولاتم باید دوستار محیط زیست باشد، و ۱۰ الی ۲۰ درصد از سودی رو که بدست میآوردم به سازمانهای محیط زیست و خیریههای جهانی و محلی می رفت. (تشویق حضار) حس میکنم بخشی از موج نوی کارآفرینانی هستم که تنها بدنبال تجارتی موفق هستند، بلکه همچنین خواستارآیندهای پایدارند. حس میکنم که قادر به برآورده کردن نیازهای مشتریهام هستم بدون مصالحه کردن بر قابلیت نسلهای آینده تا در فردایی سبزتر زندگی کنند.
ما در دنیایی زیبا، بزرگ و متنوع زندگی میکنیم، و این حتی من رو برای نجاتش بیشتر علاقمند میکنه. اما این که بگذاریم این چیزهایی که در دنیای ما میگذرند فقط از ذهنمون بگذره کافی نیست. لازم که با قلبمون بهشون بپردازیم، چون وقتی قلباً بهشون می پردازیم این حرکات جرقه میزنند. این وقتی است که فرصتها و نوآوریها خلق میشوند، و این که چرا ایدهها حیات پیدا میکنند.
متشکرم، و براتون صلح و برکت آرزو میکنم.
(تشویق)
متشکرم. (تشویق)
پت میشیل: خب، شنیدید که مایا درباره والدین فوقالعادهای صحبت کرد که پشت این زن بینظیر قرار دارند. کجا هستند؟ لطفا، آقا و خانم پن. میشه فقط– آه! (تشویق)
منبع :سایت ted.com
پیش نمایش فیلم : با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید
برای دیدن فیلم با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید با دوبله فارسی و به رایگان اینجا کلیک کنید.
با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید با یک کارآفرین و طراح جوان ملاقات کنید
امتیاز دهید post
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
بازار سهام چگونه کار میکند؟
3.13k بازدید
-
چرا کار در منزل برای کسبوکار خوب است
2.95k بازدید
-
سه قدم برای اینکه گرد هم آمدنهای روزانهمان را به دورهمیهایی دگرگون شده تبدیل کنیم
2.41k بازدید
-
بازار سهام چگونه کار میکند؟
2.5k بازدید
-
قویترین زنانی که تاکنون دربارهشان شنیدهاید
2.77k بازدید
-
چطور اعتماد ایجاد کنیم و آن را دوباره بسازیم
2.54k بازدید
دیدگاهتان را بنویسید