چگونه به صورت سازنده مخالفت کنیم ؟
پیش نمایش فیلم چگونه به صورت سازنده مخالفت کنیم؟
دوبله فارسی
سال ارائه : ۲۰۱۸
حجم : ۶۲٬۸ MB
طول فیلم : ۱۵:۲۷
هم اکنون فیلم چگونه به صورت سازنده مخالفت کنیم؟ را دانلود کنید :
برای دانلود رایگان این فیلم باید عضو سایت باشید.
سخنران : جولیا دهار ( Julia Dhar )
عضو دفتر بوستون گروه مشاوره بوستون ، و رهبر گروه BeSmart، ابتکار اقتصادی و رفتاری بینش BCG . در این نقش، از آموزش به عنوان یک اقتصاددان رفتاری در حمایت از استفاده از بینش رفتاری برای بهبود محصول و خدمات، طراحی و تحویل در سازمانها عمومی و خصوصی استفاده می کند.
موضوع سخنرانی
بعضی روزها انگار تنها جیزی که میتوانیم در مورد آن موافقت کنیم این است که نمیتوانیم در مورد هیچ چیز موافقت کنیم. جولیا بعنون یک قهرمان مناظره جهانی،۳ تکنیک را پیشنهاد میکند که چگونه نحوه صحبت کردنمان با یکدیگر را عوض کنیم تا بتوانیم در شامهای خانوادگی، در طول جلسات کاری و در گفتگوهای ملی به طور سازنده مخالفت کنیم و زمینه مشترک را پیدا کنیم.
متن فیلم ” چگونه به صورت سازنده مخالفت کنیم ؟ “
بعضی روزها انگار تنها چیزی که درمورد آن توافق داریم این است که نمیتوانیم سر هیچ چیز توافق کنیم. گفتمان عمومی از بین رفته است. و احساس میکنیم همه جا– حاضران در میزگردهای تلویزیونی سر هم داد میزنند، برای پیدا کردن انجمن و ارتباطات به اینترنت میرویم، و در نهایت عصبی و بیگانه میمانیم. در زندگی روزمره، شاید به این دلیل که همه فریاد میزنند، چنان از وارد بحث شویم واهمه داریم که اصلا نخواهیم در آن درگیر شویم. تحقیر جایگزین گفتگو شده است.
ماموریت من در زندگی، کمک کردن به این است که به طور سازنده مخالفت کنیم. یافتن راههایی برای روشن کردن حقیقت، تحقق بخشیدن به ایدهها. من فکر میکنم–امیدوارم– که الگویی برای مخالفت ساختار یافته وجود داشته باشد که به نوعی احترام متقابل است و تمایل واقعی را برای متقاعد کردن و متقاعد شدن فرض میکند. برای آشکار کردن این موضوع، اجازه دهید شما را کمی به گذاشته ببرم.
خب، وقتی که ۱۰ سالم بود، عاشق بحث کردن بودم. این موقعیتی وسوسه انگیز است که بتوانید کسی را ابرای پذیرش دیدگاه خودتان متقاعد کنید، آنهم فقط از طریق قدرت کلماتتان. و شاید تعجب نداشته باشد، والدین و معلم هایم کمتر به این موضوع علاقه داشتند.
و تقریبا به همان شکلی که تصمیم گرفتند برای جولیای چهار ساله بهتر است که از ژیمناستیک برای تخلیه انرژی استفاده کند، تصمیم گرفتند که پیوستنم به یک تیم مناظره شاید برایم مفید باشد. انگار که بگویی برو جایی بحث کن که من نباشم.
برای افراد غیرمطلع، موضع بحثهای رسمی واقعا ساده است: ایده بزرگی مطرح میشود — این که ما از نافرمانی مدنی حمایت میکنیم، که طرفدار تجارت آزاد هستیم– و یک گروه به نفع آن ایده صحبت میکند، و گروهی دیگر برخلاف آن. مناظره اول من در سالن همایش مدرسه دخترانه کانبرا به نوعی مجموعهای از بدترین اشتباهاتی بود که میتوانید در شبکههای خبری ببینید. به نظر من آسانتر بود تا به کسی که بحث میکند حمله کنم تا به محتوای ایدهها. زمانی که همان شخص ایدههای من را به چالش کشید، حس افتضاحی داشت، من احساس تحقیر و خجالتزدگی میکردم.
و به نظرم میآمد که ماهرانهترین پاسخ به آن این است که تا حد امکان شدت بیشتری داشته باشم. و علیرغم این ورود متزلزل به دنیای مناظره، من عاشق آن بودم. من این امکان را دیدم و در طول چندین سال روی آن سخت کار کردم، و در مهارتهای فنی مناظره ماهر شدم. سه بار در مسابقات مناظره قهرمانی مدارس جهان اول شدم. میدانم، شما تازه دارید میفهمید چنین مسابقهای هست.
اما تا زمانی که مربیگیری مناظرهکنندگان را شروع کردم، کاری که متقاعدکنندگان در بالاترین سطح انجام میدهند، به این حقیقت دست نیافتم. راه رسیدن به مردم پیدا کردن زمینههای مشترک است. این کار از طریق تفکیک ایدهها از هویت و آمادگی واقعی برای قانع شدن است. مناظره روشی جهت سازماندهی مکالمات درباره چگونگی جهان است، میتواند و باید باشد. یا به عبارت دیگر، من دوست دارم راهنمای تجربه شده و مطمئن خودم در صحبت کردن راجع به سیاست با پسرعمویتان در شام خانوادگی بعدی را به شما پیشنهاد بدهم؛ سازماندهی مجدد شیوهای است که تیم شما پیشنهادهای جدید را بحث میکند؛ فکر کردن درباره اینکه چطور میتوانیم مکالمه عمومی را عوض کنیم.
و خب به عنوان نقطه ورود به آن: مناظره نیاز به این دارد که با ایده متضاد درگیرشویم، به طور مستقیم، با احترام و رو در رو. شالوده مناظره هم عقیده نبودن است. این ایده که شما ادعایی را مطرح میکنید و من پاسخی آماده میکنم، شما به پاسخ من پاسخ میدهید. اگر مخالفتی در کار نباشد این مناظره نیست، فقط یک اعلام نظر است. من شخصا تصور میکردم که بهترین مناظره کنندگان، برترین متقاعدکنندگان هستند، که در زیادهروی کردن فوقالعاده باشند. آنها برایباید در ایجاد دوگانگی | از برخی تواناییهای جادویی برخوردار باشند. و چندین سال طول کشید تا بفهمم که در حقیقت متضاد آن درست است. کسانی که به موثرترین شکل مخالفت میکنند با یافتن زمینه مشترک شروع میکنند، مهم نیست که چقدر محدود باشد.
آنها چیزهایی که همه ما با آن موافقیم را شناسایی میکنند از آنجا شروع میکنند: حق تحصیل، برابری بین همه مردم، اهمیت جوامع امنتر. آنچه آنها انجام میدهند دعوت ما به چیزی است که روانشناسان آن را واقعیت مشترک مینامند. واقعیت مشترک برای حقایق جایگزین مانند پادزهر است.
اما مناقشه البته همچنان وجود دارد. به همین دلیل یک مناظره است. واقعیت مشترک تنها به ما سکویی میدهد که از آنجا گفتگوی خودمان را شروع کنیم. اما حقهی مناظره این است که در نهایت مستقیما آن را انجام میدهید، رو در رو، پشت میز. و تحقیقی که آن را تایید کند واقعا اهمیت دارد. پروفسور جولیانا شرودر و همکارانش در دانشگاه برکلی کالیفورنیا پژوهشی دارند که ادعا میکند گوش دادن به صدای کسی که در حال بحثی مجادلهای میباشد به معنای واقعی انسانی است. این کار برقراری ارتباط با آنچه آن شخص باید بگوید را آسانتر میکند.
پس از صفحه کلید دور شوید، و شروع به گفتگو کنید. و اگر بخواهیم یک مقدار آن مفهوم را شرح دهیم، هیچ چیز ما را از فشار دادن دکمه مکث روی سخنرانیهای کلیدی باز نمیدارد، نتیجهی مباحث میزگردی بسیار مودبانه، و جایگزینی بخشی از آن با یک مناظرهی ساختاریافته. همه کنفرانسهای ما میتوانند در بخش مرکزی خود، یک مناظره در مورد بحث انگیزترین ایدههای آن موضوع داشته باشند. ۱۰ دقیقه از هر کدام از جلسات هفتگی ما میتواند به مناظره در مورد پیشنهاد برای تغییر در روشی که آن تیم کار میکند اختصاص یابد. و مانند ایدههای نوآورانه، این یکی هم آسان و هم رایگان است. میتوانید از فردا شروع کنید.
و یکبار که ما وارد این حقیقت مشترک شدیم، مناظره به این نیاز دارد که ایدهها را از هویت شخصی که آن را بحث میکند تفکیک کنیم. بنابراین در مناظرههای رسمی، هیچ چیز موضوع نیست مگر اینکه بحث برانگیز باشد: این که باید سن رایگیری را افزایش دهیم، شرط بندی را ممنوع کنیم. اما مناظره کنندگان طرف خود را انتحاب نمیکنند. به همین دلیل است که آنچه جولیای ۱۰ ساله انجام میداد معنی نمیدهد. حمله به هویت فردی که بحث میکند کار بی ربطی است، چون آنها هویتشان را انتحاب نکردهاند. تنها استراتژی برنده شما این است که با بهترین، واضح ترین و غیرشخصیترین نسخه آن ایده سر و کار داشته باشید.
شاید حتی تصور آن برای شما غیرممکن یا سادهلوحانه بیاید که آن مفهوم را به خارج از سالن همایش مدرسه ببرید. ما به عنوان دموکرات یا جمهوریخواه وقت زیادی را برای رد کردن ایدهها صرف میکنیم. رد پیشنهادها چون آنها از دفتر مرکزی آمدهاند، یا از منطقهای که فکر میکنیم مثل ما نیست. اما امکانش هست. وقتی که من با تیمهایی کار میکنم که، تلاش میکنند به ایده بزرگ بعدی برسند، یا یک مشکل واقعا پیچیده را حل کنند، من با این درخواست از همه آنها آغاز میکنم که ایدهها را به صورت ناشناس ارائه کنند.
برای روشن کردن موضوع، دو سال پیش، من با چندین سازمان دولتی کار میکردم تا به راهحلهای جدیدی برای کاهش بیکاری طولانی مدت برسیم. که یکی از مشکلات واقعا بد، دشوار، مطالعهشده و سیاست عمومی است. دقیقاً همانطور که توضیح دادم، درست در ابتدا، راه حلهای بالقوه از همه جا جمع آوری شد. آنها را جمع کردیم، هر کدام از آنها بر اساس قالبی یکسان ایجاد شده بود. در این مرحله، همه آنها یکسان به نظر میرسند، هویت جداگانهای ندارند. و البته، بعدا انتخاب و مورد بحث قرار میگیرند، و پالایش ونهایی میشوند.
در پایان این روند، بیش از ۲۰ ایده جدید به کابینه وزرا که مسئولیت رسیدگی را بر عهده دارند ارائه میشود. اما در مورد بیش از نصف از آنها، خالق آن ایدهها شخصی بود که احتمال شنیده شدن حرفش توسط مشاورسیاستگذاری بسیار کم بود. یا کسانی که، به خاطر هویت فردیشان، ممکن نبود که اصلا جدی گرفته شوند. افرادی که به تلفن پاسخ میدهند، دستیارانی که تقویم را مدیریت میکنند، نمایندگانی از آژانسهایی که همیشه مورد اعتماد نبودند.
تصور کنید اگررسانههای خبری ما همین کار را میکردند. شما اکنون هم میتوانید به نحوی آن را ببینید– یک بخش خبری هفتگی با یک پیشنهاد رویکردی بزرگ که آن را لبیرال یا مخافظه کار نمینامند. یا یک سری از نظرات شخصی در طرفداری یا مخالفت با یک ایده بزرگ که به شما نمیگوید نویسندگان کجا کار کردند.
بحثهای عمومی ما، حتی اختلافهای خصوصی ما، میتواند به جای بحث در مورد هویت، به ایدههای مناظره تبدیل شود. و سپس چیزی که مناظره اجازه میدهد به عنوان انسان انجام دهیم این است که حرفهای دلمان را بزنیم حتی با احتمال اینکه شاید اشتباه باشند. تواضع برای عدم اطمینان.
یکی از دلایلی که مخالفت سازنده برای ما بسیار سخت است این است که ما به ایدههای خودمان متصل میشویم. باور میکنیم که صاحب آنها هستیم و در ادامه آنها صاحب ما میشوند. اما سرانجام، اگر شما به مدت طولانی مناظره کنید، نظر شما عوض میشود. شما به طرفداری و در مخالفت با افزایش وضعیت رفاهی بحث خواهید کرد. به طرفداری و در مخالفت با رای گیری اجباری. و آن تمرین به نوعی باعث یک تغییر ادراکی میشود.
سوءظنهایتان نسبت به افرادی که اعتقادات مشابه شما را ندارند شروع به از بین رفتن میکند. چونمیتوانید خودتان را به جای آنها تصور کنید. با انجام این کار، شما تواضع عدم اطمینان را میپذیرید. امکان اشتباه کردن. و این دقیقا همان تواضعی است که ما را تصمیم گیرندگان بهتری میکند.
عصبشناس و روانشناس مارک لیری در دانشگاه دوک به همراه همکارانش یافتهاند که افرادی که قادر به تمرین کردن– و این یک مهارت است– چیزی که آن محققان آن را تواضع فکری مینامند، هستند توانایی بیشتری در ارزیابی طیف وسیعی از شواهد را دارند، و زمانیکه این کار را انجام دهند واقع بینتراند، و در هنگام مواجهه با دیدگاه متضاد کمتر دفاعی میشوند. همه ویژگیهایی که ما در رئیسهایمان، همکارها، شرکای بحث و تصمیم گیرندگان میخواهیم، همه فضائلی که دوست داریم برای خودمان برشماریم.
و بنابرین وقتی داریم آن تواضع عدم اطمینان را میپذیریم، همه ما باید از یکدیگر یک سوال بپرسیم. تنظیم کنندگان مناظره و مجریان خبر باید آن را از نامزدهای منتخب و کاندیدهای ما هم بپرسند. «آن چیزی که شما در موردش فکر خودتان را عوض کردهاید چیست؟ و چرا؟» «در مورد چه عدم اطمینانی فروتن هستید؟» و در ضمن، این یک خیالپردازی درباره این که زندگی عمومی و مکالمات عمومی چگونه میتواند کار کند نیست. این کار سابقه دارد.
در سال ۱۹۶۹، اقای راجرز، مجری محبوب کودکان امریکایی به عنوان عضو منتخب هیات داوران جلوی کمیته داخلی ارتباطات در کنگره امریکا قرلار گرفت که توسط اقای چان پستوری که به نظر بیرحم بود اداره میشد. و آقای راجرز آنجا بود تا به نوعی مورد مناظره کلاسیکی را بسازد، یک پیشنهاد واقعا بد: افزایش سرمایهگذاری فدرال برای برنامههای عمومی. و در ابتدا، مسئول کمیته، اقای پاستوری آن را قبول ندارد.
خیلی نزدیک است که این امر برای آقای راجرز گران تمام شود. اما آقای راجرز با صبر، خیلی منطقی پرونده را باز کرد که چرا پخحش برنامه های با کیفیت کودکان ، از آن نوع برنامههای تلویزیون که در مورد درامهایی که در میان معمولیترین خانواده ها روی میدهند صحبت میکند، برای همه ما اهمیت دارد. حتی اگر برای ما هزینه داشته باشد. او ما را به یک واقعیت مشترک دعوت میکند.
و سمت دیگر میز، سناتور پاستوری گوش میدهد، فکر خودش را درگیر و باز میکند. با صدای بلند، در جمع و در حال پخش این کار را میکند. و سناتور پاستوری به اقای راجرز میگوید، «میدانی، من قاعدتا باید یک مرد کاملا سرسخت باشم، و این اولین بار است که که بعد از دو روز احساساتی شدم.» و د ر ادامه: « مثل این که۲۰ میلیون دلار کاسب شدی.» ما به افراد خیلی بیشتری مثل آقای راجرز نیاز داریم. افراد که مهارتهای فنی مناظره و متقاعد کردن داشته باشند. اما در سمت دیگر میز، ما افراد خیلی خیلی خیلی بیشتری مثل سناتور پاستوری نیاز داریم. جادوی مناظره این است که به شما اجازه میدهد به شما قدرت میدهد تا همزمان هم آقای راجرز و هم سناتور پاستوری باشید.
وقتی که با همان تیمهایی که قبلاً در موردشان صحبت کردیم کار میکنم، در ابتدا از آنها میخواهم که احتمال اشتباه کردن را از قبل بپذیرند. تا به من و یکدیگر توضیح بدهند چه میشود اگر نظرشان را عوض کنند. و همه چیز مربوط به رفتار است، نه تمرین. وقتی به این فکر کنید که چه میشود اگر نظرتان را عوض کنید،شروع به تعجب کردن میکنید که چرا در ابتدا این قدر مطمئن بودید.
موارد زیادی وجود دارد که تمرین مناظره به ما باید در مورد نحوه مخالفت سازنده پیشنهاد دهد. و ما باید آن را به محل کارمان، کنفرانسها، یا جلسات شورای شهر خود ببریم. اصول مناظره میتواند روشی را که با هم صحبت میکنیم تغییر دهد، به ما قدرت میدهد تا صحبت کردن را متوقف و گوش دادن را آغاز کنیم. رد کردن را متوقف و متقاعد کردن را آغاز کنیم. دست از تعطیل کردن کشیده و باز کردن ذهنمان را آغاز کنیم.
خیلی ممنون.
منبع : سایت TED.com
هم اکنون فیلم چگونه به صورت سازنده مخالفت کنیم؟ را دانلود کنید :
برای دانلود رایگان این فیلم باید عضو سایت باشید.
مطالب زیر را حتما بخوانید
-
فیس بوک، آمازون، گوگل و اپل چگونه احساسات ما را دستکاری می کنند؟
3.07k بازدید
-
آیا به دلایل کارهایی که انجام می دهید واقفید؟
2.84k بازدید
-
چگونه در محل کار احساساتمان را بپذیریم
2.97k بازدید
-
قبیله های که رهبری می کنیم
3.13k بازدید
-
چطور در انجام کارها بهترین شویم
3.92k بازدید
-
چرا ما تعداد کمی زن رهبر و پیشرو داریم
3.51k بازدید
2 دیدگاه
به گفتگوی ما بپیوندید و دیدگاه خود را با ما در میان بگذارید.
سلام. سخنرانی جالبی بود ولی خوب برای چند سال قبل بود. ممنون از سایت خوبتون
سلام
به زودی ویدیوهای جدید هم قرار خواهد گرفت